سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خیرى را که آتش دوزخ در پى بود خیر نتوان به حساب آورد ، و شرّى را که پس آن بهشت بود ، شرّ نتوان وصف کرد . هر نعمتى جز بهشت خوارست ، و هر بلایى جز آتش دوزخ عافیت به شمار . [نهج البلاغه]

سر خم می سلامت... - اللهم صل علی محمد و آل محمد
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: محمد بهشتی شنبه 86 تیر 9 ساعت 6:59 صبح

 

 منصور رضوانی

 امروز ششم تیر است، بیش از ربع قرن پیش، شنبه 6 تیر 1360: وقتی در آن ظهر گرم تابستانی در محله مستضعف نشین جنوب پایتخت، در مسجد اباذر امام جمعه محبوب تهران در بین دو نماز ظهر و عصر به سخنرانی و افشای توطئه های خط نفاق علیه یاران امام پرداخته بود، شاید در ذهن آن تروریست نابکار «فرقانی» که آن آلت قتاله، ضبط صوت حاوی بمب را بر روی تریبون خطیب فرزانه و معتمد امام در شورای عالی دفاع قرار میداد، حتی سرسوزنی نیز خطور نمیکرد که این اقدام جنایتکارانه وی و نقشه شوم ایادی و مزدوران بی جیره و مواجب آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای گرفتن یکی از فرزندان برومند امام از مردم که اولین ضربه انتقام جویانه «منافقان بدتر از کفار» از نظام به تقاص قطع کردن دست خائن رئیس جمهور لیبرال محسوب میگردید، با مشیت الهی به ضد خود تبدیل شود و ضربه تبری که ازسوی شاخه های شجره خبیثه تروریسم با قصد ریشه کن سازی شجره طیبه این جمهوری خدایی نواخته شده بود، برعکس خود عامل و ضامن حیات نظام گردد! اما کوردلان منافق و خفاشان شب پرست غافل از آن بودند که کشتیبان این نظام و صاحب این ملک همان است که ابراهیم بت شکن را در آغوش آزر بت تراش و موسی را در دامن فرعون از بلیات و خلاصه «شیشه را در بغل سنگ» نگه میدارد!

 

آری! تقدیر چنین بود که درست و در سربزنگاه عمل کردن چاشنی بمب جاسازی شده در ضبط صوت، بلندگوی تریبون دچار اختلال شود و سروصدا و سوت بظاهر! نابهنجار (و در باطن بسیار بهنجار! و به موقع!) آن سبب شود تا خطیب مجاهد و فرهیخته به سوی اطرافیان بچرخد و با اندک تغیری به ایشان بگوید: «آقا اگر این بلندگو درست نمیشود، خاموشش کنید!» (به نقل از محافظ آن روز آقا در مصاحبه با کیهان،6 تیر83؟، ص.12، «آن زخم که بر شانه خورشید زدند») و همین چرخش خدایی سبب گردد تا موج اصلی ترکش وانفجار بمب که دقیقاً به سمت قلب آقا هدف گیری و تنظیم شده بود، به اراده الهی به هدف اصابت نکند و گزندی به قلب طپنده فرزند امام و یار امت وارد نگردد و در عوض سمت راست بدن آقا هدف اصابت قرار گیرد تا مدال افتخار جانبازی در راه انقلاب اسلامی برای همیشه آویزه آن سینه گرم باشد.

 

نکته جالب توجه دیگر اینکه در انفجار فقط چاشنی بمبی که در داخل ضبط صوت کار گذاشته شده بود عمل کرده و خود بمب نیز به طرز معجزه آسایی منفجر نشده بود و این از الطاف و تفضلات الهی بود که این گنجینه ی گرانمایه و عزیز برای رهبری امت اسلامی بعد از امام خمینی (ره) حفظ شود تا سکاندار شایسته و لایقی جهت هدایت کشتی انقلاب اسلامی در اقیانوس متلاطم استکبار جهانی بود.

 

و اینچنین شد که صدق وعده آسمانی «و مکروا و مکرالله، والله خیرالماکرین» بار دیگر اثبات گردید و مشخص شد که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد».
براستی ایکاش میدانستیم آن شقی ابدی و تروریست بخت برگشته بعد از فهمیدن این حقیقت که ناخواسته خود عامل معجزه الهی گردیده و نیت شوم وی در سوءقصد به جان یار وفادار امام و «سرباز فداکار در دو سنگر جبهه و محراب» برعکس سبب حفظ و بقای آن ذخیره الهی برای جانشینی امام گردیده، چندبار از فرط غصه و حسرت سر به دیوار کوفته است!

 

آری! «وماتشائون الا ان یشأالله رب العالمین» و «ومکروا و مکرالله والله خیرالماکرین»، تقدیر زیبا و مشیت الهی بر این قرار گرفت تا امام جمعه محبوب تهران که نوای گرم خطبه های جمعه وی همواره تزریق کننده شور و امید و بصیرت در جان امت حزب الله بود و عضو برجسته کادر رهبری حزب جمهوری اسلامی براثر سوءقصد خائنانه دشمنان خدا و قاتلان خلق خدا آنهم در خانه خدا، مجروح گردد و لذا در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی که فردای آن روز در دفتر مرکزی آن حزب خدایی برگزار میگردید (و بطور قطع و یقین معظم له نیز در صورت رخ ندادن آن سوءقصد نافرجام در آن شرکت می فرمود) غائب بوده و لذا بنا به مصلحت الهی در آن شب شوم و در قتلگاه سرچشمه جزو اصحاب سیدالشهدای مظلوم انقلاب و 72 یار خونین بال وی نباشد بلکه چون شهیدی زنده و ذخیره گرانقدر الهی بماند و همچنان مشام جانهای دلسوختگان را از «بوی بهشتی» و یاران بهشتی صفت وی دلنواز و پرنشاط نگاه دارد.

 

در اولین مصاحبه پس از حادثه سوءقصد و در بستر نقاهت خبرنگاری از ایشان پرسید که احساس جنابعالی نسبت به این سوء قصد و خطری که جان شما را تهدید کرد، چیست؟

 

آیت الله خامنه ای در پاسخ، این نجوای عاشقانه را با روحی فارغ از جهان مادی که ترجمان احساسات پاک یک فرزند به پدر، و شاگرد به استاد و مرید خالص به مرادش بود، فرمود: «سرخم می سلامت، شکند اگر سبوئی»

 

پاسخی که در نهایت سادگی در برگیرنده مشرب زلال عرفان بود، پاسخی آکنده از ایثار توام با معرفت، پاسخی که روح شهادت طلبی در کالبد این انقلاب دمید و خوف را از موج خیز عشق راند. عشاق حیرت زده به این روح بلند اقتدا کردند، هم آوا با این نغمه ملکوتی نماز عشق خواندند و حماسه ها آفریدند و دنیا را به تعجب واداشتند.

 

و این آخرین پیام سیدالشهدای مظلوم انقلاب، هموکه «مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان بود» است که چند ساعت پیش از لقاءالله و شهادت مظلومانه خود در قتلگاه سرچشمه خطاب به «برادر عزیز و مجاهد» خود چنین می نویسند:

 

«بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای سیدعلی خامنه ای دامت افاضاته
سوءقصد نافرجام دشمنان اسلام و انقلاب و میهن اسلامی به آن برادر بزرگوار بار دیگر نشان داد که این دشمنان قسم خورده اسلام و ملت در راه مقاصد شوم خود از هیچ جنایتی خودداری نمیکنند. این تلاشهای ددمنشانه خشم ملت بپاخاسته را نسبت به این خودفرختگان روزبروز برافروخته تر و آنها را در جامعه منزوی تر خواهد ساخت. از خدای متعال خواستارم که نعمت سلامت را هرچه زودتر به آن برادر عزیز و مجاهد بازگرداند و به جهاد خود در سنگر اسلام همچنان ادامه دهند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
سیدمحمدحسینی بهشتی
6/4/60»

 

و این نوای گرم معلم انقلاب و نخست وزیر مکتبی، شهیدرجایی– که خود دو ماه بعد در آتش کینه و نفاق نمرودیان زمان خلیل وار سوخت و جاودانه شد- است که خطاب به برادر همرزم خود مینویسد:

 

«بسم الله الرحمن الرحیم
برادر مجاهد حجت الاسلام و المسلمین آقای سیدعلی خامنه ای
به قطع و یقین می دانم که روح بزرگ ایثارگر آن برادر مجاهد، شهادت در راه اسلام و انقلاب اسلامی را فیضی عظیم و الهی می داند و در راه بندگی خدا و خدمت به اسلام و امام و امت شهید پرور از بذل جان خویش دریغ نداشته و ندارد.
در عین حال خدای بزرگ را سپاس می گویم که نقشه شوم و پلید جنایتکاران را در سوء قصد به جان شما، نقش بر آب ساخته و آن یار فداکار امام و امت را از خطر قطعی و حتمی نجات داد.
سلامت عاجل و توفیق آن برادر مجاهد را در راه خدمت به اسلام و مسلمین از درگاه احدیت مسئلت می نمایم.
برادر شما محمد علی رجایی»

 

و اینگونه شد تا ششم و هفتم تیر برای ابد روز ننگ ابدی خفاشان شب پرست و مایه رسوایی و یأس کوردلان ضد خلقی و در مقابل سند دیگری از عنایات الهی به این جمهوری خدایی گردید.

 

پیام امام خمینی (ره) به مناسبت سوء قصد نافرجام به جان آیت الله خامنه ای:


«بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای حاج سید علی خامنه ای دامت افاضاته،
خداوند متعال را شکر که دشمنان اسلام را از گروه ها و اشخاص احمق قرار داده است و خداوند را شکر که از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند و هر سخنرانی که کردند ملت فداکار را منسجم تر و پیوند ها را مستحکم تر نمود و مصداق «لا زال یوید هذا الدین بالرجل الفاجر» تحقق پیدا کرد.

 

اینان هر جا سخن گفتند خود را رسوا تر کردند و هر چه مقاله نوشتند ملت را بیدارتر نمودند و هر چه شخصیت ها را ترور نمودند قدرت مقاومت را در صفوف فشرده ملت بالاتر بردند. اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم و خاندان حسین بن علی هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب می باشید، میزان تفکر سیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. اینان با سوء قصد به شما عواطف میلیونها انسان متعهد را در سراسر کشور بلکه جهان جریحه دار نمودند. اینان آن قدر از بینش سیاسی بی نصیبند که بی درنگ، پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین انداز است. اینان در این عمل غیر انسانی به جای برانگیختن رعب، عزم میلیون ها مسلمان را مصمم تر و صفوف آنان را فشرده تر نمودند. آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه، وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریب خورده از دام خیانت آنان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فدای امیال جنایتکاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان برحذر دارند. ایا نمی دانند که دست زدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهی کشیده و جان آنان به دنبال خودخواهی مشتی تبهکار از دست می رود؟ ما در پیشگاه خداوند متعال و ولی بر حق او، حضرت بقیة الله (ارواحنا فداه) افتخار می کنیم، به سربازانی که در جبهه و پشت جبهه که شب ها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالی به سر می برند. من به شما خامنه ای عزیز تبریک می گویم که در جبهه های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.

والسلام علیکم و رحمة الله
روح الله الموسوی الخمینی7/4/60»

 پی نوشت:
*برگرفته از:
http://www.boradeh.com/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=140


نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حجت قبول حاجی
شهید احمد
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
75387 :مجموع بازدیدها
94 :بازدید امروز
117 :بازدید دیروز
حضور و غیاب
یــــاهـو
درباره خودم
سر خم می سلامت... - اللهم صل علی محمد و آل محمد
لوگوی خودم
سر خم می سلامت... - اللهم صل علی محمد و آل محمد
جستجوی وبلاگ من
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان




فهرست موضوعی نوشته ها
عکس روز[16] . سیاست[11] . خبر[8] . اقتصاد[5] . جهان اسلام[5] . اسلام در ایران[4] . بین الملل[4] . فرهنگ[2] . دیپلماسی .
بایگانی نوشته ها
مهر 1386
اشتراک