سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرشتگان با خشنودی بالهایشان را برای جویای دانش می گسترانند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

محمد بهشتی - اللهم صل علی محمد و آل محمد
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: محمد بهشتی شنبه 86 تیر 9 ساعت 6:34 صبح

 

خبر دیدار بهزاد نبوی و ۴۰ نماینده افراطی مجلس ششم با هاشمی رفسنجانی از آن سنخ خبرهایی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. به تعبیر برادر بزمانه ، سوم تیر را رها کنید که بوی توطئه از کاخ مرمر می آید.

جلسه ای که دیروز در کاخ مرمر در حضور هاشمی رفسنجانی برگزار شد ، به صریح ترین وجه ممکن پیوند هاشمی با هسته مرکزی جریان ساختارشکن را به نمایش گذاشت. البته پیش از این نیز کم و بیش اخباری وجود داشت که نشان می داد حضرت استوانه به پیوند تشکیلاتی مستحکمی با بهزاد نبوی رسیده است ، اما اینگونه لاس زدن آشکارش را تابحال عیان نکرده بود.

این همپالگی آشکار هاشمی و بهزاد نبوی از آن سنخ مواردی نیست که فردا روز ، پادوهای هاشمی در جناح راست نظیر مریم بهروزی و رئوفیان و کوهکن و امثالهم بخواهند ماست مالی اش کنند و آن را به فراجناحی بودن هاشمی نسبت دهند. هاشمی نه با طیف به اصطلاح معتدل دوم خردادی که با تندرو ترین طیف این جریان که به نوعی شبکه نفاق جدید محسوب می شود پیوند خورده است. هاشمی به بهزاد نبوی قول داده تا از نفوذ خود برای گرفتن تایید صلاحیت تندروها در انتخابات مجلس هشتم استفاده کند. اگر چه شورای نگهبان به خوبی نشان داده که تحت فشار هیچ فرد و جریانی برای تایید عناصر ساختار شکن نخواهد رفت اما به نظرم باید از همین حالا به صورت صریح و آشکار در برابر هاشمی موضع گیری کند تا طیف نفاق جدید بی خود برای حضور در انتخابات ، بساط پهن نکنند.

این بزرگترین توهین به شورای نگهبان است که هاشمی رفسنجانی برای گرفتن تاییدیه از این شورا به تندروهای سینه چاک آمریکا قول مساعد بدهد. مگر شورای نگهبان تحت امر حضرت استوانه است که چنین اجازه ای به خود داده تا از جانب آن برای بهزاد نبوی و باند نفاق کارت دعوت بفرستد؟شورای نگهبان در آن شرایط سنگین تحصن و استعفای همین باند بهزاد نبوی و علیرغم حمایت صریح آمریکا و اروپا از این باند خطرناک حاضر به تایید صلاحیت آنها نشد. اکنون آقای هاشمی چه نفوذ و اقتداری در خود دیده است که به نبوی قول مساعد می دهد؟

حضرت استوانه عزیز! امروز سوم تیرماه ، روزی است که برای همیشه تاریخ ، نفوذ پوشالی و قدرت کاذب حضرتعالی شکست و طلسم نظام مساوی است با هاشمی ، به دست توده های محروم و انقلابی باطل شد. بهتر است به جای دل و قلوه دادن با بهزاد نبوی و باند نفاق جدید ، در این سال های پایانی عمر ، قدری به امور اخروی بپردازید. کجاست محسن هاشمی عزیز که بعد از سوم تیر ۸۴ اعلام کرد هاشمی برای ادامه تحصیلات حوزوی به قم می رود؟ یکی آقا محسن را فرابخواند دوباره...

منبع: http://www.bidari57.blogfa.com/post-163.aspx


نظرات شما (بدون)

نویسنده: محمد بهشتی شنبه 86 تیر 9 ساعت 6:34 صبح

فردای دوم خرداد 76 و پیروزی سید محمد خاتمی، 18 گروهی که در یک ائتلاف تاکتیکی و نه استراتژیک بر محور شکست ناطق نوری -و نه پیروزی خاتمی- به صحنه انتخابات آمده بودند جبهه تازه ای را تحت عنوان "جبهه دوم خرداد" تشکیل دادند. این جبهه که به تدریج بر همه مسئولیتهای اجرایی کشور تکیه زد در انتخابات مجلس ششم نیز به پیروزی دست یافت و اکثریت این مجلس را هم در اختیار گرفت.

 ناکامی ها و تشتت های سیاسی درون این جبهه و خاطره تلخی که برای مردم از عنوان آن بر اذهان نشست باعث شد تا بعضی از تئوری پردازان و اصطلاح سازان، آرام آرام واژه ی "دوم خردادی ها" را از ادبیات خود حذف و عنوان مثبت "اصلاح طلبان" را بر گزیدند.  این اصطلاح سازان البته همزمان با استفاده از تریبون های در اختیار، عناوین دارای بار معنایی منفی مانند اقتدار گرا و محافظه کار را هم برای رقیب سیاسی خویش تعریف کرده و بر تکرار آن برای جا افتادن در افکار عمومی اصرار کردند.

 "اصلاح طلبی" البته در قاموس جهانی و ملی دارای مفاهیمی است که چندان با مشی و روش دوم خردادی ها انطباق نداشت و امروز در آستانه انتخاباتی دیگر "جبهه دوم خرداد" که این نام را یادآور خاطرات تلخ دوران حاکمیت 8 ساله این جریان سیاسی بر کشور می داند بر بکار گیری واژه "اصلاح طلبی" اصرار می ورزد و از عنوان "دوم خردادی" پرهیز می کند. بازخوانی برخی وقایع تلخ در دوران هشت ساله حاکمیت دوم خردادیها این واقعیت را فراروی صاحبنظران قرار می دهد که بهتر است عنوان "اصلاح طلبی"ضمیر واقعی خود را بیابد و نمی تواند به دوم خردادی ها اطلاق شود.

 یادآوری برخی از آن خاطرات خالی از لطف نیست:

 1- ماجراجویی و آرامش زدائی از جامعه و بحران آفرینی مستمر و مداوم بطوریکه فضای سیاسی کشور همواره دستخوش التهاب، تشنج و درگیری های سیاسی بود.

 2- تنزل جایگاه رفیع مجلس شورای اسلامی از نهاد قانونگذاری کشور به تریبون یک جریان سیاسی. پمپاژ تشنج از تریبون مجلس ششم به جامعه بطوریکه جامعه همواره نگران یک موج سیاسی تازه از سوی دوم خردادیها از مجلس بود. اقداماتی نظیر( هر روز یک استعفا) و طرحهای جنجالی و حتی تهیه طرح سه فوریتی برای پذیرش تعلیق فعالیت غنی سازی اورانیوم که به اهرمی برای اروپائیها برای فشار وارد کردن به ایران تبدیل شده بود از خاطرات تلخ مجلس ششم بود و سرانجام واقعه تاسف بار (تحصن در مجلس) یک بدعت خطرناک را، در مجلس قانونگذاری کشور به یادگار گذاشت.

 3- رسوایی کنفرانس برلین و حضور برخی چهره های شاخص دوم خردادی در کنار ملی-مذهبی ها در این کنفرانس (که این عنوان هم حکایت خاص خود را دارد چه مدعیان آن نه ملی بودند و نه مذهبی!) وضعیت فضاحت بار این کنفرانس و اظهارات متن  و حاشیه آن از دیگر جلوه ها ی جریان دوم خرداد در کشور است. هنوز زخم اظهارات اکبر گنجی که گفته بود اندیشه ها ی امام خمینی باید به موزه های تاریخ سپرده شود در قلوب عاشقان امام التیام نیافته است.

 4- ایجاد روزنامه های زنجیره ای و چنگ انداختن بر اصول اساسی و ارکان نظام و حتی به چالش کشاندن قانون اساسی و حرمت شکنی های اخلاقی و اجتماعی از جامعه و تحقق تک صدایی سیاسی از طریق خشونت رسانه ای ازنمادهای (دوم خردادیها) است.

 5-  فاجعه 18 تیر و تلاش مذبوحانه برای براندازی نظام تحت حمایت دشمنان اسلام و ایران، به طوری که رییس جمهور آمریکا، کار ایران را در این واقعه تمام شده دانست؛ و البته حماسه مردمی 23 تیر بساط آن شورش را برچید و همچون کاغذ مچاله کرده و به زباله دان تاریخ افکند.

 6- تهاجم علیه دفاع مقدس و سرداران جنگ و نادیده انگاشتن حماسه جاودانه فرزندان غیور این ملت، به طوری که در نامه ای به رییس جمهور وقت، سرداران دفاع مقدس را کودتاچی خوانده و آنها که جان خود را برای نجات ایران از متجاوز بر کف گرفته بودند را متهم به کودتا کردند.

 7- بی توجهی به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و تمرکز بر روی مسائل سیاسی با آدرس های غلط برای آزادی، به طوری که بی تردید بخش عمده ای از گره های اقتصادی امروز جامعه ما ریشه در ناکارآمدی دوم خردادی ها در دوران مسوولیت آنان دارد.

 و بسیاری از خاطرات ناخوشایند دیگر که هر گز با "اصلاح طلبی" میانه ای ندارد. جالب آنکه برخی از عوامل پشت و روی صحنه آن حوادث، اکنون به دامن بیگانه پناه برده اند وتحلیلگران رادیو آمریکا علیه جمهوری هستند: محسن سازگارا، معاون بهزاد نبوی در وزارت صنایع، اکبر گنجی تئوریسین دوم خردادی ها، علی افشاری عضو برجسته دفتر تحکیم وحدت و از عوامل اصلی فاجعه 18 تیر و امیر فرشاد ابراهیمی عامل پروژه نوارسازان و ... دیگرانی که اکنون در امریکا تحت حمایت کاخ سفید به تحلیلگران سیاسی رسانه های ضد ایرانی امریکا ساخته تبدیل شده اند.

 اکنون و در آستانه انتخابات، البته این حق همه جریان های سیاسی است که خود را برای حضور دراین رقابت سیاسی مهیا سازند، اما انتظار می رود جریان های سیاسی با تابلو واقعی و ماهیت حقیقی خود به صحنه بیایند و از فریب افکار عمومی با عناوین غیر واقعی مانند "اصلاح طلبی" پرهیز کنند. جریان اصلاح طلبی، جریانی است که همه نیروهای معتقد به اصلاحات واقعی در جامعه را در بر می گیرد و نمی تواند به جریان مشخص سیاسی، که اتفاقا کارنامه ای ضد اصلاحات دارد اطلاق شود. بلکه بهتر آن است که این جریان تحت عنوان واقعی خود یعنی "جبهه دوم خرداد" به میدان بیاید و مردم نیز با شناخت کافی از دوم خردادی ها به انتخاب خود دست بزنند. البته لازمه این امر آن است که همه رسانه ها، مطبوعات و از جمله رسانه ملی در استفاده از این عناوین جانب واقعیت را بگیرند و از واژه "اصلاح طلبان" برای این جریان استفاده نکنند. آنها همان "دوم خردادی ها" هستند که مردم هم باید آنها را با تابلوی واقعی اشان، شناخته و اگر خواستند به آنها رای بدهند! منبع: نادر جلالی زاده / http://www.rajanews.com/News/?12032


نظرات شما (بدون)

نویسنده: محمد بهشتی شنبه 86 تیر 9 ساعت 6:34 صبح

مخالفان دولت اسلامی در هنجارشکنی دینی به دو دسته فعال در نظر و عمل تقسیم شده‌اند. نظریه‌پردازان بر کرسی نظریه‌پردازی این مطالب را ارایه می‌کنند و دسته دوم در عرصه‌‌ی عمل قبح اعمال ضداسلامی را می‌شکنند. یک چهره‌ی روحانی با لباس و عمامه‌ی سیدی به نامحرمان دست می‌دهد، از طرف دیگر در روزنامه‌های این جریان، تجزیه و تحلیل‌هایی منتشر می‌شود که جای تامل دارد و حتی از ارتکاب این عمل نیز بدتر است.

روانبخش: دست دادن خاتمی با زنان عمدی بوده است

حجت الاسلام والمسلمین روانبخش دست دادن خاتمی با زنان ایتالیایی را عمدی و در جهت شکستن هنجارهای دینی دانست.

به گزارش انصارنیوز دبیر سیاسی هفته‌نامه پرتو، پنج‌شنبه (31/3/86) در جمع جبهه حامیان دولت اسلامی در مشهد گفت: متاسفانه جریانی در داخل کشور قائل به این هستند که احکام اسلام و دستورات قرآن و اهل بیت علیهم‌ صلوات‌الله خصوصا احکام سیاسی و اجتماعی، مربوط به زمان خاصی است و در این زمان و شرایط قابلیت اجرا ندارد. روانبخش ادامه داد: اخیرا "محسن کدیور" در "سمینار حقوق بشر در دانشگاه مفید قم" مقاله‌ای با عنوان "اسلام تاریخی و اسلام معاصر" ارایه کرده و در آن حرف‌هایی به شدت از حرف‌های کسروی تندتر و با بسته‌بندی جدیدتر زده است. در این مقاله گفته شده؛ اسلام بر اساس کتاب و سنت و برگرفته از قرآن و سخنان اهل‌بیت، اسلام تاریخی است و این اسلام دوره‌اش تمام شده، در مقابل اسلام معاصر اسلام سازگار با سکولاریزم و اعلامیه‌ی حقوق بشر می‌باشد و مبنای آن "عقل" است. به عنوان نمونه می‌گوید عقل حدود و احکامی که مربوط به زنان است مثل دیه، ارث، حجاب و ... را نمی‌پذیرد!

دبیر تشکل نخبگان حوزه و دانشگاه گفت: این حرف‌های ضداسلام از جانب کسانی زده می‌شود که از روی کار آمدن دولتی در  اشاعه و ترویج فرهنگ امام (ره) و اسلام ناب محمدی (ص) کوشاست، احساس خطر کرده‌اند تا زحمات 16 ساله‌شان در دین‌زدایی از بین نرود.

وی گفت: مخالفان دولت اسلامی در هنجارشکنی دینی به دو دسته فعال در نظر و عمل تقسیم شده‌اند. نظریه‌پردازان بر کرسی نظریه‌پردازی این مطالب را ارایه می‌کنند و دسته دوم در عرصه‌‌ی عمل قبح اعمال ضداسلامی را می‌شکنند. یک چهره‌ی روحانی با لباس و عمامه‌ی سیدی به نامحرمان دست می‌دهد، از طرف دیگر در روزنامه‌های این جریان، تجزیه و تحلیل‌هایی منتشر می‌شود که جای تامل دارد و حتی از ارتکاب این عمل نیز بدتر است.

حجت الاسلام والمسلمین روانبخش افزود: دفتر آقای خاتمی دست دادن با زن نیمه عریانی را که خود آقای خاتمی به سوی او رفته و دست می‌دهد، حکم ثانوی می‌داند! "فاضل میبدی" در مقاله‌ای در روزنامه هم‌میهن (یکشنبه 27/3) با عنوان "مساله دست دادن" می‌نویسد: «حرمت دست دادن با زن در کشوری که جزو عرف و عادات آن کشور به حساب می‌آید مورد اتفاق فقها نیست و برخی فقها آن را بی‌اشکال می‌دانند»!! "مصطفی ایزدی" در سرمقاله روزنامه همبستگی (چهارشنبه 30/3) با عنوان "دست دادن به زنان غیرمسلمان" به دنبال اثبات این است که بگوید: در کشورهای خارجی اگر زنان دست دراز کنند و ما دست ندهیم، این وهن اسلام است، اشکال دارد و باید فقها این فتوا را عوض کنند تا در جاهایی که دست دادن عرف است این عمل مانعی نداشته باشد!

دبیر سیاسی هفته‌نامه پرتو تاکید کرد:‌ در مقام عمل شخصیت طراز اول مدعیان اصلاح‌طلبی با این که می‌بیند فیلمش برداشته می‌شود و ممکن است بعدا پخش شود، با زنان نیمه عریان دست می‌دهد و برای شکستن هنجارهای دینی "خودسوزی" می‌کند، و افراد قلم به دست نیز وارد میدان شوند برای توجیه کردن که "اسلام تاریخی" گذشت!

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در پاسخ به این شبهات گفت: آن چه که در شریعت مقدس آمده، امام (ره) از آن تعبیر کردند به اسلام ناب محمدی (صلی‌الله علیه و آله و سلم) و فقه آن را تعبیر کردند به فقه جواهری و فقه سنتی. امام (ره) هیچ‌گاه اصول و ضروریات دین و فقه جواهری را فدای حرف‌های به اصطلاح روشنفکری نمی‌کردند و التزام عملی به این مساله داشتند و اگر جایی می‌فهمیدند کسی بر خلاف فقه جواهری عمل کرده است به شدت توبیخ می‌کردند. در مقابل اسلام ناب محمدی (ص)، اسلام امریکایی را مطرح کردند، که به نظر می‌رسد "اسلام معاصر" که آقای کدیور و دوستانشان مطرح می‌کنند همان اسلام ناب امریکایی است که بر اساس عقل بشر است و کاری به کتاب و سنت و فرمایشات پیامبر خدا (ص) و اهل بیت (ع) ندارد.

حجت الاسلام و المسلمین روانبخش افزود: قرآن متعلق به همه زمان‌ها و جاودانه است، در جای جای قرآنی که خداوند به عنوان آخرین کتاب آسمانی فرستاده، نوشته شده هدی للعالمین، هدی للناس. این به معنی این است که قرآن در هر زمانی به دست هر کسی و در هر گوشه دنیا برسد، برای هدایت است. تحدی نیز در خود قرآن است که "اگر می‌توانید یک آیه مانند آن بیاورید."،  "اگر این کتاب متعلق به غیر خدا بود، در آن اختلاف‌های فراوان بود"، "شما از علم خیلی کم بهره گرفتید"

وی ادامه داد: پیامبر خدا (ص) نیز فرمودند آنچه که حلال است تا روز قیامت حلال است و آن چیزی که حرام است تا روز قیامت حرام است. اسلام دینی مقطعی نیست که شما بگویید متعلق به زمانی بود و تمام شد و رفت. تا چه زمانی شما می‌گویید حجت بوده؟ تا کی؟‌ چند سال؟ از آن زمان به بعد بشر باید هدایت بشود یا نه؟ یا باید به حال خودش رها شود.

دبیر سیاسی هفته‌نامه پرتو تاکید کرد: در سوره احزاب آمده که هیچ مؤمنی درباره امر خدا و دستور خدا حق مخالفت ندارد، ولو مربوط به خود مردم باشد. کسی که با دستور خدا و پیامبر خدا مخالفت کند گمراه شده گمراهی مبین و آشکار.

حجت الاسلام و المسلمین روانبخش گفت: کسانی که با آوردن اسلام معاصر، می‌خواهند مقابل حکم خدا بایستند، گمراهند. این حرف‌ها را علی محمد باب و کسروی و ... آوردند، ولی مردی هم مثل نواب صفوی پیدا شد و مقابله کرد.

وی افزود: اسلام یک مجموعه‌ی کامل است و اگر ما نمی‌فهمیم دلیل بر این نیست که باید اسلام را کنار گذاشت. آن کسی که می‌گوید احکام اسلام قابل اجرا نیست، نمی‌فهمد و عقلش نمی‌کشد، باید بیشتر درس بخواند تا بفهمد.

دبیر سیاسی هفته نامه پرتو گفت: وظیفه‌ی ما است که در برابر این بدعت‌ها و موضع گیری‌ها در برابر مبانی و ارزش‌های دینی بایستیم و از اسلام ناب محمدی (ص) با تمام وجود دفاع کنیم و پای همه‌چیز آن باشیم. در پای این اسلام و انقلاب بیش از 300 هزار شهید قربانی شده‌اند.

منبع: http://www.ansarnews.com/?usr=news/detail&nid=1235


نظرات شما (بدون)

نویسنده: محمد بهشتی شنبه 86 تیر 9 ساعت 6:34 صبح

Image

شرق لندن در تهران

مسعود فروغی

روزنامه ی شرق باز هم در رویه ی مسبوق به سابقه ی طولانی خود یک صفحه ی کامل نشریه ی خود را به دفاع از دولت مطبوع خود(!) بریتانیای کبیر(!) اختصاص داد.

صفحه ی 3 روزنامه ی شرق در تاریخ سه شنبه 5 تیر 1386، امروز، گرچه نام نامی ایران را به بالای سر خود داشت اما قلم فرسایی(!) نویسنده ی آن روزنامه به انضمام عکس نیم صفحه ای از تونی بلر-نخست وزیر حالا دیگر سابق انگلستان- که اگر نگوییم بیشتر از جرج بوش، به انداره ی او دستش در حمام خون مردم عراق و افغانستان آلوده است بعد از آنکه سفیر انگلستان را انسانی مهربان و خندان معرفی می کند شکوه و گلایه ای خنده دار از دولت انگلستان می کند که«متأسفانه دولت بریتانیا… هیچ گاه نیازی حس نکرد تا به ترمیم جایگاه خود در نزد مردم ایران بپردازد.»

 

شرق اما در دوره ی اول انتشار خود هم آن چنان رویه ای را پیش گرقته بود و تا آن جا پیش رفت که در طول دفاع سی و سه روزه ی حزب الله لبنان از کشور خود در مقابل ارتش معلوم الحال اسرائیل به نماینگی رسمی جراید تلاویو، لندن و … در تهران تبدیل شده بود.

 

شرق امروز با مزمت دانشجویانی که آن ها را تعمداً بسیجی خطاب می کند در مقام وکیل مدافع جفری آدامز-سفیر انگلستان در تهران- نه تنها باغ قلهک را مستقل از سفارت انگلستان می داند؛ بلکه برگزاری جشن تولد ملکه ی انگلیس را تا حد یک امر مهم ملی- مذهبی بالا می برد و مثل یک دست آموز ماهر و موفق بر پایه ی دیگ پلوی انگلیسی در قلب پایتخت ایران را یک امر عادی می داند.

 

 البته از حق نباید گذشت، آن چه شرقیان را ناراحت می کند و برای آنها غیر عادی است اعتراض به ملکه ی بریتانیاست آن هم در روزهایی که او سلمان رشدی مرتد را شوالیه لقب می دهد.

 

اما اینکه نویسنده ی«جشن تولد ملکه و نبم نگاهی به منافع ملی ایران» در تیتر انتخابی خود منظور از ملکه را مشخص نکرده است  را شاید بتوان  به حساب دیگری گذاشت اما آنجا که او«اعطای این جایزه به سلمان رشدی» را«صرفا بر اساس جایگاه ادبی وی» می داند، تردیدی نمی ماند که منافع ملی مورد اشاره ی او بیشتر به دولت بریتانیا پهلو می زند تا به ایران!

 

وکیل مدافع سرسخت جفری آدامز، همان کسی که دولت ایران را-به اذعان شرق- تهدید به بازپس گیری اماکن فرهنگی ایران در انگلستان در صورت بحث درباره ی بازپس گیری باغ قلهک از انگلستان می کند در ادامه، بر پایی مهمانی دولت انگلستان تنها بیست و چهار ساعت پس از تخریب حرمین شریفین در سامرا را هیچ می انگارد و در مفام توصیه بر می آید که این کارها ما را از مسیر آرامش خارج می کند.منظور از آرامش آیا ادامه ی رویه ی باج دادن به انگلیس طبق روش دوستان هم فکر شرق است  یا نه را آقای نویسنده توضیح نداده است.

 

شرق لندن- ببخشید تهران- امروز زیاد عجیب کار نکرد اما برای آنها که دل در گروی مهر روباه پیر ندارند جمله ی تاریخی امام خمینی(ره) حکم یک فصل الخطاب را دارد«... آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می کنند که باید در سیاست و اصول دیپلماسی خود تجدیدنظر نمائیم و ما خامی کرده ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می گذارند.

 

این یک نمونه است که خدا می خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی دراین زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه اش با اسلام برملا سازد تا ما ازساده اندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی تجربگی نگذاریم با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست بلکه تعهد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است والا مسئله فردی سلمان رشدی آن قدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند...»

منبع: http://mostaghel.ir/critic/article/c-123.html


نظرات شما (بدون)

نویسنده: محمد بهشتی پنج شنبه 86 تیر 7 ساعت 8:29 صبح

سنگ‌اندازی نژادپرستان مقابل ساخت یک  مسجد در اروپا

ساخت یکی از بزرگ‌ترین مساجد اروپا در نزدیکی یکی از مناطق معروف مسیحی، باعث جوسازی‌های بسیاری در آلمان شده است.
به گزارش «واشنگتن‌تایمز»، مهاجرت و ادغام، دو مقوله بسیار حساس در آلمان هستند که خانه چند میلیون ترک است، اما تقریبا در سایه کلیسای «کلن»، مسلمانان شروع به ساخت مسجدی با ظرفیت دو هزار نفر کرده‌اند که ارتفاع مناره‌های آن تا 170 متر هم می‌رسد.
«سیدا کن»، یک روحانی اسلامی در اتحادیه اسلامی ترک‌ها در شهر «کلن» می‌گوید: «مسلمانان چهل سال است در اینجا هستند، ولی هنوز هم باید در اتاق‌های پشتی نماز بخوانند. این در حالی است که حدود 120 هزار مسلمان در این شهر زندگی می‌کنند که 12 درصد جمعیت آن را تشکیل می‌دهد؛ پس ما نباید پنهان شویم».
کار ساخت مسجد سی میلیون دلاری که شامل گنبدهای بزرگ شیشه‌ای و سنگی و دو مناره شش طبقه است، از پاییز امسال آغاز خواهد شد.
خانم کن که به روانی آلمانی صحبت می‌کند، از طرفداران سرسخت این مسجد بوده و بر این باور است که پس از تکمیل آن در سال 2009، کمک زیادی به ادغام قشری خواهد کرد که سال‌ها به عنوان بیگانه به آنان نگاه می‌شد.

ادامه مطلب...

نظرات شما (بدون)

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حجت قبول حاجی
شهید احمد
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
75740 :مجموع بازدیدها
7 :بازدید امروز
3 :بازدید دیروز
حضور و غیاب
یــــاهـو
درباره خودم
محمد بهشتی - اللهم صل علی محمد و آل محمد
لوگوی خودم
محمد بهشتی - اللهم صل علی محمد و آل محمد
جستجوی وبلاگ من
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان




فهرست موضوعی نوشته ها
عکس روز[16] . سیاست[11] . خبر[8] . اقتصاد[5] . جهان اسلام[5] . اسلام در ایران[4] . بین الملل[4] . فرهنگ[2] . دیپلماسی .
بایگانی نوشته ها
مهر 1386
اشتراک